عشق زندگیمون آرشیناعشق زندگیمون آرشینا، تا این لحظه: 12 سال و 23 روز سن داره

آرشینا بهترین اتفاق زندگی ما

چهارشنبه سوري

  نفسم ،ما چهارشنبه سوري خونه ي مامان بزرگ و بابابزرگ بوديم خيلي خوش گذشت بيرون رفتيم .با دائي ها رفتيم بيرون .دائي مصطفي كلي مهمات خريده بود. آتيش روشن كرديم و خونديم زردي من سرخي تو...شما هم وسطاش تو ماشين خوابيدي .شب بياد موندني بود.   ...
30 اسفند 1391

همه ي وجودم دخترم آرشينا...

دختر عزيزتر از جونم ... ماماني اومده تا دوباره مطلب برات بنويسه... تموم احساسم براي بهارو زندگي تويي... تموم تلاشم،خستگيهام،همه براي آينده ي بهتر توست گل من... از خدا ميخوام كمكم كنه تا بتونم گل قشنگمو به نحو احسن پرورش بدم و بزرگ كنم و پيش همه با وجود فرزندم افتخار كنم . الان شما 11 ماه و 24 روزته و چندروز بيشتر تا تولدت باقي نمونده .برات وقت آتليه گرفتم كه ببرمت و عكساي خوشگل ازت بندازم تا يادگاري بمونه از اولين سالگرد تولدت.17 اسفند هر سال يادآور يه خاطره ي شيرينه برام.روزي كه بزرگترين و زيباترين هديه ي عمرمو از خداي مهربون گرفتم.و يكسال با تموم سختي هاش و شب بيداريهاش و ... خيلي شيرين برام گذشت .روزايي كه ...
13 اسفند 1391

حس مادري

این مطلب و امروز از  وبلاگ دوست خوبم غزال جون خوندم خيلي خوشم اومد كه غزال جونم از دوست عزیز و مادر مهربون" سمانه عزیز" مطلب رو خونده بود. اينو اينجا گذاشتم چون روزي دختر عزيزم مادر ميشه و شايد اين مطالب هم بهش آرامش بده .   روزگاری مــــُـــــد بود که مردم، با چیزهایی به هم پز می دادند!! چیزهایی فاقد ارزش حقیقی، مثل تمکن مالی، زیبایی ظاهری، موقعیت شغلی و … پز دادن و به رخ کشیدن به هیچ عنوان و با هیچ توجیحی قابل قبول و اخلاقی نیست … اما وا اسفا که روزگاری چون امروز، یکی از ارزش های والای انسانی، که جلوه ی بی بدیل مهر خداوندی ست دستمایه ی به رخ کشیدن شده است؛ مـــــــــ...
13 اسفند 1391

يازدهمين ماهگرد قندعسلم مباركههههههههه

  عشق زندگي مامان و  بابا 11 ماهگيت مباركت باشه ايشالا   يازدهمين ماهگرد نفسمون آرشيناست . دختر ما به سلامتي وارد يازده ماهگي شد. اينقدر دوسش داريم كه نميتونيم اندازش رو براتون توصيف كنيم . در حال حاضر دختر ماهمون 8 تا دندون داره. عاشق نگاه كردن به ماشين لباسشوئيه جارو برقي رو خيلي دوست داره. رد شدن از وسط سفره با روروئك براش شادي بخشه. هميشه دوست داري توي آشپزخونه باشي مامان و بابا ميگه و دست ميزنه ميگه د د د به معني دست زدن. جرات پيدا كرده چند قدم راه ميره و ميخوره زمين. هميشه دوستام بهم ميگفتن وقتي انسان بچه دار ميشه زندگيش هدف پيدا...
1 اسفند 1391

خدااااااااااااااااااااااااااااااا

      شــبا وقـــتی که بیــداری .. خــــــدا هـــم با تو بیداره تا وقـــــتی که نــخوابی تو .. ازت چـــش ور نمیداره خـــدا می‌بـــینه حالــت رو .. خدا میـــدونه حسـت رو از اون بالا میــــــــــاد پایین .. خدا مـــی‌گیره دسِت رو خدا میــــدونه  تــــو قلبت ..  چه اندازه تــــــو غم داری خدا میـــدونه ت ــــــــــ و دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری خدا نزدیک قلب توســـــت ..  با یک آغــــــــوش وا کرده نذار پلک‌هــا تــــو روی هم .....
1 اسفند 1391

خدایا شکرت

  من چقدر خوشبختم من امروز از عشق سرشارم خدايا تورادوست دارم چون مرا از عشق آفريدي اينك من مملو از عشقم و  قادرم ديگران را تا بي نهايت دوست بدارم  من امروز پر از مهرباني هستم خدايا از تو سپاسگزارم كه قلبي به من دادي كه در آن مهرباني خانه دارد و من  آنقدر ثروتمندم كه ميتوانم  ديگران را تا هميشه ميهمان  خانه ي مهرباني هاي دلم كنم .  من امروز بوي طبيعت ميدهم  خدايا تو را ميستايم چون تو نگاهي به من بخشيدي كه با آن ميتوانم  اين همه شكوه و لطافت را ببينم و از طبيعت زيبائي كه ...
19 دی 1391

10 ماهگيت مباركه عشق قشنگ زندگيم...

  ١٠ ماهگيت مبارك گل قشنگ زندگيمون   عشق و اميد زندگي من و بابا مرتضي امروز به لطف خدائي كه تورو به ما هديه كرد به خوبي و خوشي وارد 10 ماهگي شدی. خيلي خوشحاليم كه اين آهنگ زيباي زندگي توي خونمون طنين انداز شده و ما به شوق اون تلاش ميكنيم .به عشق اون زندگي مي كنيم و روزي هزار بار خدارو شكر مي كنيم به خاطر داشتن گل قشنگي مثل آرشينا توي زندگيمون. به قول دوستام كه يه مواقعي ميان توي وبلاگ ني ني هاشون ميگن ميشينيم به عكسا و فيلمهاي ماههاي قبل نگاه ميكنيم و با خودمون ميگيم چقدر زود گذشت .سختيهايي رو كه گذرونديم الان شيرينيشو حس ميكنيم .براي منم همينطور الان دارم لذت ...
17 دی 1391

نهمين ماهگردت مبارگ تنها دليل زنده بودن

    سلام بهونه ي قشنگ من براي زندگي آره بازم منم همون ديوونه ي هميشگيت نهمين ماهگردت مبارك عسلم،عشق زندگيم برات ميميرم،هرچي كه ميگذره و ماه به ماه بزرگتر ميشي،يواش يواش پاگذاشتي توي تموم سلولاي بدنم.الان ديگه بدون تو زندگي معنا نداره .من و بابا به عشق تو نفس ميكشيم و زنده ايم.الان شدي آواي قشنگ زندگيمون.آهنگ زيباي زندگي كه اگه صدات توي فضاي خونه نباشه و خواب باشي.من و بابا مرتضي ديوونه ميشيم و حوصلمون سرميره. عشقم الان 9 ماه و 2 روزت هست،ديگه چهاردست و پا رويادگرفتي. از در و ديوار و مبل و هرچي كه بتونه تكيه گاهت باشه ميگيري و راه ميري. مستقل شدي و ميشيني . تلاشت براي انجام ...
27 آذر 1391