اتمام 2 سالگی و شیرخوردن

برنامه از شیر گرفتن ما در اسفند ماه با شکست روبرو شد و موکول شد به هفته اول عید که ما با سختی و گریه هایی شبیه دندون دراووردن از این ماجرا سرافراز بیرون اومديم .با توکل به خدای بزرگ ما این برنامه رو به اتمام رسوندیم البته شبا انگار کاووس می می رو هنوز میبینی و کمی بدخواب شدی داریم تلاش میکنیم که بتونیم با شیشه های مختلف و عکس دار شیرپاستوریزه رو جایگزین کنیم .

تعطیلات عید خداروشکر به خوبی میگذره و ما در شهر نیشابور هستیم و هوا عالیست و تاجایی که چشم می بینه شکوفه های بهاری زیبا...

الان تقریبا کامل حرف میزنی و سعی میکنی تموم حرفارو هجی کنی و بگی .

دوباره یادآور میشیم که خیلی دوست داریم و تموم دارائی ما هستی دختر گلم.

توي تعطيلات عيد دايي مجتبي رفت خونه ي خودش و ما همراهي شون كرديم و خيلي مراسمشون خوش گذشت.الهي همه خوشبخت بشن .

از شير كه گرفتمت خوابت خيلي بهتر و سنگين تر شده خداروشكر.

برات توي عيد جوجه خريديم براي اولين بار توي سرگرم بودنت 2 شيشه شير پاستوريزه خوردي وچون هوا سرد بود و همش توي حياط بودي ما مجبور شديم جوجه هارو بديم دايي مجتبي كه ديگه لب به شير نزدي.

دوست داري دور هم بشينيم صحبت كنيم و هي بخنديم.

غذاخوردنت خيلي خيلي بهتر شده ولي همچنان شير پاستوريزه نميخوري .

بعد از شير گرفتنت يهو عصباني ميشي و دعوا ميكني اه اه اه بابات .

بي قراري ميكني و دنبال محبوب دوست داشتنيت مي مي ميگردي.

عاشق حموم هستي و ميگي مامان خموم و ميبرمت و به خدا ميرسم به زور ميارمت بيرون.

دستمال كاغذي ببيني در عرض چند دقيقه تموم ميشه .هم گريه الكي و هم سرماخوردگي .

تلفن كه زنگ ميخوره با دل و جون وقايع تمام روزو با زبون خودت براي مخاطب توضيح ميدي همراه با حركات دست.

يه وقتايي هم كه ياد مي مي ميافتي و منم دلگير ميشم وقتي كه بغضت رو ميبينم.

عاشق گل ها هستي و ميگي مامان بل مامان بل .

توي تعطيلات كلي سگ بازي كردي و خيلي دوستشون داشتي البته شبا كاووس ميديدي .

باغبوني يا به عبارتي باغچه بوني رو دوست داري و تموم خاكاي باغچه رو منتقل ميكني به حياط هي واي من.

زنده و سلامت باشی.

هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت ؟