مرخصي استعلاجي كارمند كوچولوي من
يو هووووووووووووووووو من اومدم با انرژي مثبت
نخندين اولا كه من مريض بودم مرخصي استعلاجي دارم
ثانيا از 6 ماهگي دارم ميرم مهد،يه كم خسته شدم
ثالثا تا 11 ظهر ميخوابم،دوباره 2 ظهر ميخوابم
صبحونه،نهار،شام ميخورم
ديگه ديششششششششش نميكنم و پمپرز نميشم
براي مستقل شدنم آفرين بگين
ضمنا تا 12 شبم بيدارم بدليل جبرانيات خواب روز
خلاصه راضي ام و همش دوست دارم برم بيرون و پارك.
اسم قناري خونه ما پكوله،هي ميگن نبايد دست بزني بهش
امتحانش ضرر نداره كه ؟؟؟
ميگن روي اجسام كوچيك نميشه نشستش،ولي ميشه ببينين ...
ميشه از هر جاي باريك رد شد
بالاي بلندي ها هم لذت بخشه ها البته تا مامان بابام نيومدن سراغم...
كنار صندلي دوست داشتني من خوراكي خوردن و خانه را به حد انفجار رساندن...
خسته هم كه ميشم ميگم اين كفشاي من بدين من برم...
اينو بپوشم يا اونو؟؟؟
چه آرامشي داره استراحت در خانه
خدايا يه خواهش دارم ازت
به معصوميت كودكانه ما بچه ها قسمت ميديم
ميگن دعاي بچه هاي كوچيك رو زود برآورده ميكني
الان از صميم قلبم ميخوام كه همه مريضارو شفا بدي
نزاري درد و رنج بكشن،ازت ميخوام كه
درد پاهاي مامان نصي ومريضي خاله عزتم خوب بشه
آمينننننننننننننننننننننن
چشمهايت را ببند ،
در دلت با خدا سخن بگو ،
به همان زبان ساده ي خودت سخن بگو ؛
هرچه ميخواهي بگو ، او ميشنود . . .
شايد بخواهي تورا ببخشد ،
يا آرزويي داري ،
شايد دعايي براي يک عزيز و يا شکرش ،
بــگو ميشنود . . .
اين لحظه ي زيبا را براي خودت تکرار کن ؛
پــرواز دلـت را حـس خواهـي کـرد . . .