همه چی آرومه،من چقدر خوشحالم...
سلام به همه ی دوست جونام... دیراومدم برای آپ کردن وبلاگ نفسم ولی ... باید بگم که روزهای اول مهدکودک عشقم،دخمرکم به سختی گذشت .هوا هر روز ابری و بارونی بود ولی بالاخره مامان و نفس تونستن با تقدیر و سرنوشت دست و پنچه نرم کنن و پیروز بشن. هورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااااااا الان همه چی آرومه ،خداروشکر آرشینا با مهد کنار اومده،سرنوشت مارو مجبور به انجام یه کارایی میکنه و مجبورمون میکنه به چیزایی که دوست نداریم عادت کنیم . اما من هم بعد از گذشتن این روزای بارونی مقاوم تر شدم .الان یه مامانم با یه اعتماد به نفس بالا،باید قوی باشم تا بتونم توی تموم مراح...
نویسنده :
soheyla
2:04