اومدن نفس مامان از بیمارستان به خونه
دخترکم ،عزیزکم
جاده ی اومدنت به خونه رو گلبارون میکنم.قدمای پربرکت و کوچیکتو روی چشام میزارم.اومدی و چراغ خونمو پرنورتر کردی،اومدی و به زندگیم معنا دادی ،اومدی و سکوت خونه کوچیکمو شکستی.با اومدنت من خودمو دوباره پیدا کردم.الان مادرم یه مادر .
عاشقتم مامانی،الان حس میکنم زندگیم هدف پیدا کرده،امیدم پرنورتر شده،تلاشم برای زندگی بهتر تو هزار برابر شده.من و بابا مرتضی عاشقتیم دختر قشنگمون.
به خونه ی خودت خوش اومدی.
خدایا ازت ممنونم ممنون،بهمون کمک کن تا به بهترین نحو ممکن حق پدر و مادری رو برای این نعمت دوست داشتنیت تموم کنیم.
اگه دستای مهربون تو خدای مهربون،روی شونه های من و همسرم باشه .هیچ وقت و هیچ جا کم نمیاریم.هیچ وقت شرمنده ی نعمت قشنگت نمیشیم.
بازم شکر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی