دومین ماهگرد نفس زندگیم
عشق زندگیم
دومین ماه با تو بودن هم به خوبی و سلامتی سپری شد تموم احساسم،خوشگل مامان.شما کم کم خداروشکر از دردات کم میشد و بزرگتر و خانم تر میشدی فدات شم الهی .
ما تصمیم گرفتیم چندروزی خونه ی مامان نصی و بابا علی بریم .بابا علی لطف کرد برای شما گوسفند قربونی کرد فردای اونروز دسته جمعی رفتیم به مشهد مقدس.خیلی خوش گذشت.گلم من عاشق امام رضا هستم ،دوسش دارم و دوست داشتم شما هم به زیارتش بری .امام رضا هوای غریبارو خیلی داره .وقتی پامو میزارم توی صحن قشنگ و عرفانیش،دیگه دوست دارم تا ابد اونجا بمونم .اونجا برای همه ی نی نی ها دعا کردم ،برای مریضا،اونائی که نی نی دلشون میخواد و برای سلامتی عزیزترینام توی زندگی.شیرین عسلم واکسن دو ماهگیتم با بابا مرتضی رفتیم زدیم خداروشکر اذیت نشدی و زیاد تب نکردی .خدایا شکرت
دومین ماهگردت مبارک نفسم