عشق زندگیمون آرشیناعشق زندگیمون آرشینا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

آرشینا بهترین اتفاق زندگی ما

دختر عسيسم دوستت ميدارم

1391/9/8 15:06
نویسنده : soheyla
742 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گِلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آنسوی یقین شاید کمی همکیش تر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمک های تو بود

 

دلم را چون انارى کاش یک شب دانهمى کردم

به دریا مى زدم در باد و آتش خانه مىکردم

چه مى شد آه اى موساى من، من هم شبانبودم

تمام روز و شب زلف خدا را شانه مىکردم

نه از ترس خدا، از ترس این مردم بهمحرابم

اگر مى شد همه محراب را میخانه مىکردم

اگر مى شد به افسانه شبى رنگ حقیقتزد

حقیقت را اگر مى شد شبى افسانه مىکردم

چه مستى ها که هر شب در سر شوریده مىافتاد

چه بازى ها که هر شب با دل دیوانه مىکردم

یقین دارم سرانجام من از این خوبتر مىشد

اگر از مرگ هم چون زندگى پروا نمىکردم

سرم را مثل سیبى سرخ صبحى چیده بودمکاش

دلم را چون انارى کاش یک شب دانه مىکردم

 

دوست دارم يه عالمه

چندتا عكس پيشي ملوسم برات گذاشتم

بوسسسسسسسسس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)